افغانستان، و چالش مدیریت آبهای فرامرزی

آب های سطحی و زیرزمینی افغانستان جزو باارزش ترین منابع این کشورست که برای مصارف شهری، صنعتی و بهره برداری از معادن حیاتی ست. ولی این ثروت طبیعی بدلیل عدم استفاده موثر، تغییر اقلیم، افزایش جمعیت، آلودگی محیط زیست، عدم وجود زیربناهای کافی و مدرن، و در مجموع بخاطر عدم مدیریت مناسب با چالش های متعددی روبروست.

با افزایش بارندگی ها، و سرازیر نشدن حقابه ایران، بحث معاهدات و تعهدات دوجانبه افغانستان و ایران باردیگر اوج گرفته ست. افغانستان علیرغم مشارکت فعال در تامین آب رودخانه های/دریاهای منطقه تقریبن شامل هیچ معاهده چندجانبه و حتی دوجانبه ای با کشورهای منطقه به جز ایران نیست، حال آنکه تقریبن تمام رودها/دریاهای اصلیش به خارج از کشور سرازیر می شوند.

ایران تنها کشوری در منطقه ست که یک معاهده دوجانبه در مورد مدیریت آب فرامرزی و خصوصن حقابه با افغانستان دارد. جدای از اختلافاتی که در مورد تفسیر این معاهده بین دو کشور بوجود آمده ست، این معاهده حدود چهل سال ست که به تایید طرفین رسیده و قابل اجراست. بنابراین به صورت منطقی افغانستان باید کمترین مشکل را در مورد اختصاص و مدیریت آبهای مرزیش با ایران داشته باشد، حال آنکه موضوع کاملن برعکس ست: بیشترین کشمکش ها و جنجال های آبی افغانستان با کشور ایران بوده ست. برعلاوه حدود 85 درصد منابع آبی افغانستان در حوضه آبی کابل و حوضه آبی آمودریا سرازیر میشود که یکی به سمت پاکستان و دیگری به سمت آسیای میانه جریان دارند. ولی باز هم قسمت عمده وقت و انرژی مقامات افغانستان صرف مجادله های پیهم با مقامات ایرانی در مورد حقابه رود/دریای هیرمند/هلمند ست.

متاسفانه بارها موضوع مدیریت دریا/رودخانه هلمند و حقابه ایران از حالت تخنیکی خارج شده، و به سمت سیاسی شدن پیش رفته ست. در بسیاری از موارد دو کشور سعی کرده اند تا از موضوع آب به عنوان اهرمی سیاسی برای جلب توجه مردم و مصرف داخلی استفاده نمایند.

افغانستان بعد از چهل سال  جنگ و بدامنی در موقعیت بسیار ضعیف تری نسبت به همسایه های خود قرار دارد. عدم ظرفیت تخنیکی برابر، عدم ظرفیت اداری مناسب، و همینطور کمبود اطلاعات آب و هواشناسی خصوصن در چهل سال گذشته نگرانی های عمده این کشور می باشند. برعلاوه از نظر قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی نیز افغانستان خود را در موقعیتی ضعیف تر از همسایه هایش می بیند. مجموعه تمام این عوامل باعث میشود که دولت های کابل هیچکدام رغبتی به روی آوردن به مذاکرات تخنیکی در چنین موقعیت ضعیف چانه زنی را نداشته باشند.

بدیهی ست تا زمانی که افغانستان نتواند با همسایه های خود در مورد مدیریت جامع منابع آبی مشترک به توافق برسد، کشورهای خارجی و سازمان های بین المللی حاضر به سرمایه گذاری و یا کمک مالی-تخنیکی در زمینه ساخت بندهای ذخیره آب، پروژه های آبیاری و همچنان تولید برق آبی  نخواهند بود. به دلیل بی علاقگی افغانستان به وارد شدن در بحث های تخنیکی در مورد مدیریت آبهای فرامرزیش، فرصت های طلایی سرمایه گذاری و حمایت تخنیکی-مالی کشورها و سازمان های بین المللی بارها از دست رفته ست.

نگارنده در سال 2009 میلادی در پروژه زراعتی دشت خُلم ولایت بلخ به عنوان کارشناس حضور داشته ست: پروژه ای 250 میلیون دالری برای توسعه سکتور زراعت افغانستان با کمک مالی ایالات متحده امریکا. با توجه به مشکل شوری آب های زیرزمینی  در ساحه پروژه، و عدم امکان برداشت آب از آمودریا بدلیل عدم وجود معاهده ای بین افغانستان و کشورهای آسیای میانه در مورد آمودریا، پروژه به صورت کامل متوقف شد. این نمونه تنها یکی از فرصت های از دست رفته ی افغانستان در بیست سال گذشته به دلیل سیاسی کردن موضوع مدیریت آب، و عدم ورود به بحث های تخنیکی ست.

از طرف دیگر کشورهای منطقه نیز بخاطر ضعف سیاسی، مالی و تخنیکی افغانستان توجه چندان به نیازها و نظرات این کشور ندارند. آنها ترجیح میدهند در مرحله اول با کشورهایی که نقش پررنگ تری دارند، به توافق برسند. در ساخت سد دوستی بین ایران و ترکمنستان طرف افغانی مورد مشورت قرار نگرفت. در سمت شمال افغانستان نیز کشورهای آسیای میانه ترجیح میدهند در قدم اول مشکلات بین خودشان را حل و فصل کنند، و سپس اگر افغانستان تا آن زمان از نظر تخنیکی-مالی قادر به برداشت از آب آمودریا شده بود، با این بازیگر جدید وارد تعامل و یا تقابل شوند. در حوضه آبی کابل و شرق کشور نیز اگر فعالیت اساسی در زمینه مدیریت آب ها صورت بگیرد، قطعن پاکستان اهرم های فشار مناسبی برای کنترل اوضاع به نفع خود در اختیار دارد.

هرچند مشکلاتی که به آن اشاره شد، باعث شده که همکاری های دوجانبه و منطقه ای در مورد آبهای فرامرزی افغانستان وجود نداشته باشد، ولی این کشور نیاز دارد تا به جای سیاسی کردن مسئله مدیریت منابع آبی و موضوع حقابه، با تمام کشورهای همسایه وارد مذاکرات تخصصی شده، و موضوع حقابه و مدیریت مشترک آبهای مرزی را در قالب معاهده های دو جانبه، و منطقه ای حل و فصل نماید. سازمان های بین المللی و کشورهای موثر به عنوان تسهیل کننده می توانند نقش مهمی را در رسیدن به یک توافق عادلانه بازی کنند.

---------------------------------------------------------------------------------------------

ارتباط با نویسنده:

etemadi@ogc.af

hussain_etemadi@yahoo.com

0 Comments

Comment Anonymously or Login to keep your conversations intact